کد مطلب:276507 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:113

اشراق نور امام در دل دعا کننده
این مطلب با بیان سه نكته روشن می شود:

اول: این كه بدون تردید، حالت ها و تغییرات مختلفی به سبب اعمالی كه از انسان صادر می شود در دل او حاصل می گردد، واین معنی را با وجدانمان درك می كنیم. اضافه بر این آیاتی از قرآن و احادیثی از خاندان عصمت علیهم السلام بر آن دلالت دارد. خداوند متعال در وصف اهل ایمان فرموده: «اَلَّذِینَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ»؛ [1] آنان كه چون خداوند یاد شود دل هایشان را ترس می گیرد. و درباره اهل كفر و طغیان فرموده: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِیَ كَالحِجارَةِ»؛ [2] سپس با آن همه آیات دل هایتان قساوت گرفت كه همچون سنگ یا سخت تر از آن شد. و آیات دیگر....

و از رسول خداصلی الله علیه وآله آمده كه فرمود: یكدیگر را دیدار كنید و مذاكره و گفتگو نمایید كه حدیث كردن مایه جلای دل است، و به تحقیق كه دل ها سیاه می شوند همچنان كه شمشیر سیاه می گردد. و اخبار در این باره بسیار است، خواستیم اشاره كنیم.

دوم: هر قدر كه عمل صالح نزد خداوند ارزنده تر و عظیم تر باشد، تأثیرش هم در روشنایی دل بیشتر و تمام تر است. لذا بعد از معرفت خداوند و معرفت پیغمبرصلی الله علیه وآله



[ صفحه 536]



چیزی مهم تر از محبّت و ولایت امیر المؤمنین و اولاد طاهرینش علیهم السلام نیست. به همین جهت مولای ما حضرت ابوجعفر باقرعلیه السلام به ابوخالد كابلی فرمود: ای ابوخالد! به خدا سوگند! كه نور امام در دل های مؤمنین از آفتاب درخشنده در روز، روشن تر است و آن ها (امامان) به خدا قسم! دل های مؤمنین را نورانی می كنند. خداوند - عزّوجلّ - نورشان را از هر كه بخواهد باز می دارد، پس دل های آن كسان تاریك می گردد. واللَّه ای ابوخالد! هیچ بنده ای ما را دوست ندارد و به ما تولّی نجوید تا آن كه خداوند دلش را پاك سازد، و خداوند دل هیچ بنده ای را پاك نمی نماید تا این كه تسلیم ما شود و با ما سازگاری كند، پس هرگاه چنین شد كه با ما سازگاری نمود، خداوند او را از سختی حساب نگه دارد و از هراس بزرگ روز قیامت ایمنی بخشد. [3] .

و از اموری كه شاهد بر این معنی است، روایتی است در خرایج از ابوبصیر كه گفت: با حضرت ابوجعفر باقرعلیه السلام داخل مسجد شدم در حالی كه مردم وارد و خارج می شدند. پس آن حضرت به من فرمود: از مردم بپرس آیا مرا می بینند؟ و من هر كه را دیدم گفتم: آیا ابوجعفرعلیه السلام را دیدی؟ می گفت: نه - با این كه آن حضرت كناری ایستاده بود - تا این كه ابوهارون مكفوف (نابینا) وارد شد. حضرت فرمود: از این بپرس. به او گفتم: ابوجعفر را دیدی؟ گفت: مگر این نیست كه ایستاده؟! گفتم: از كجا دانستی؟ گفت: چگونه ندانم و حال آن كه او نور درخشنده است. [4] .

سوم: از تمامی مطالبی كه قبل و بعد از این در كتاب آورده ایم، عظمت و اهمّیت این عمل شریف، یعنی مداومت و اهتمام در دعا برای مولای غایب از دیدگان - علیه السلام - نزد خداوند معلوم می شود. و با توجه به آیات و اخبار فواید و آثار آن به دست می آید كه پس از این همه برای كسی تردیدی نمی ماند كه این عمل ارزنده مایه زیاد شدن اشراق نور امام علیه السلام در دل دعا كننده خواهد شد به خاطر كمال ایمان او كه بر اثر این عبادت و احسان او به مولای خودش به مقدار توانش حاصل می گردد، و موجب توجّه امام برحقّ - علیه السلام - به او و اشراق نور حضرتش در دل او خواهد شد، ان شاء اللَّه تعالی.



[ صفحه 537]




[1] سوره انفال، آيه 2.

[2] سوره بقره، آيه 74.

[3] كافي: 194:1.

[4] خرايج: فصل اعلام محمد بن علي الباقرعليه السلام.